سلام.من دختری ۲۴ساله هستم.یک سالو نیمه با آقایی ۲۸ساله عقدم.قبل خواستگاری خواهر ایشون گفت همه چی میتونه بخره.اینو داره فلانه از اینطور حرفا.تو دوران عقد فهیمیدم چقدر قرض وبدهی داشته ولی به من نگفته بود.یک سالو نیمه هر چی حقوق درمیاره جای قسطاو این چیزاش میره.منو بلاتکلیف گذاشته حتی نمیتونه یه خونه بگیره با اینکه میگفتن میتونه.همش با دروغ اومدن جلو.دیگه خسته شدم همش زیر سلطه ی خواهراشه هر چی بگن فقط حرف اونارو گوش میکنه.چندبارم تهدیدم کرده بریم سرزندگی نمیزارم با کسی رفت وآمد کنی.چونکه من میگم من یه سالو نینه عروستونم چرا خواهرات یه سر نمیزنن حال بپرسن.میگن ما رسم نداریم حال کسیو بپرسیم با عروسای دیگه هم اینطوری هستیم .همسرم پدرومادرش فوت شده .خانوادش اومدن جلو خواستگاری الان ولش کردن به تمان خدا هیچ کسی کمک نمیکنه بهش بریم سرزندگیمون.میخوام درخواست طلاق بدم.چون دیگه واقعا خسته شدم.دیگه حتی دوست ندارم ببینمش.چه طوری باید اینارو به دادگاه بگم که حقو به من بدن؟